دیدین چقد زر میزنم که از خشونت بدم میاد و رقیق القلب هستم و از این دسته خزعبلات؟ نه ندیدین؟
آقا یه چیزی بگم، من خیلی رقیق القلبم!
یه اتفاقی افتاد چن وخ پیش. یه تصویری اومد تو ذهنم. خودم جا خوردم.
قضیه این بود که یکی رفت رو اعصابم. خیلی زیاد. خیلی عصبانی شدم. تو ذهنم تصور کردم که بدون هیچ حرفی برم سراغش. سرش رو انقد بکوبم به دیوار که داغون شه. خونش بریزه رو زمین، رو دستام، را دیوار.
کس خل شدم؟
2 نظرات:
خب بالاخره تو هم به این نقطه رسیدی حالا مونده اینکه از فانتزی اش بری به سمت عملی اش
کس خول که بودی :دی
عزیزم تاثیر اون آهنگ های اجق وجقه که می گوشی
ارسال یک نظر